جستجوی نتایج

صلح / الزامات صلح

صلح / الزامات صلح

13 11 2023 2053488 شناسه:

اگر صلح بخواهد ماندگار، پایدار و مانا باشد باید همه زمینه هایی که برای نزاع و کشمکش هست از جامعه رخت بربندد و گرنه تا زمینه های جنگ و نزاع وجود داشته باشد صلح نمی تواند یک صلح استواری باشد بلکه یک صلح لرزان و مضطربی خواهد بود.

هر حقیقتی بخواهد تحقق پیدا بکند طبیعی است که نیاز به یک سلسله اموری است زمینه هایی است استعدادهایی است که قابلیت تحقق یک امر را فراهم می کند و منهای آن قابلیت در حقیقت چنین امری محقق نخواهد شد. صلح به مراتب بیش از جنگ اراده می خواهد چون وقتی کسی که صلح کرد احیاناً منافع و حقوقی را برای خودش بعضاً قائل می شود که آن منافع و حقوق چه بسا ضدّ صلح عمل بکند و آن پیمان و عهد را نکث بکند و لذا یک اراده خلل ناپذیری می خواهد و انسان باید این را بپذیرد که عهد می تواند یک امر روشنی را برای انسان ایجاد بکند که انسان بر صراط عهد حرکت بکند و خلاف عهد قدم از قدمی برندارد.

بنابراین آنچه را که ما در گام نخستین می بینم این است که باید زمینه های صلح را در جامعه فراهم کنیم اگر یک جامعه ای هستند که غیظ و غضب بر آنها غالب است و نزاع و کشمکش در آنها بخواهد حیث غالبی پیدا بکند، این از ابتدا معلوم است که یک صلح ظاهری و سطحی است و هرگز نمی تواند به عمق معنایی راه پیدا بکند.

الزمات ذاتی صلح

برای صلح یک سلسله الزامات ذاتی می شمرند و یک سلسله الزامات عرضی و بیرونی.

در این مجال فقط به الزامات ذاتی که در متن پیمان صلح و اطراف آن وجود دارد، اشاراتی می کنم.

اول: عدالت: صلح باید بر مبنای عدالت استوار باشد

الزاماتی که برای صلح وجود دارد این است که صلح اولاً و بالذات باید خودش را بر مبنای عدالت استوار بکند. صلحی که بر مبنای عدالت اتفاق نیفتد آن صلح حتماً پایدار نیست برای اینکه مبنای غیر استوار بنای استوار را نمی تواند داشته باشد.

اینکه صلح ها در جهان امروز پایدار نیست برای این است که مبنای صلح مبنای عدالت نیست بلکه عبارت است از منافع و چون منافع عده ای غالب است منافع دیگران را مجبور می کنند که آنها نادیده بگیرند.

سخن این است که آیا صلح بدون عدالت یک صلحی است که الزامات لازم را دارد یا نه؟

ما اگر به دنبال صلحی هستیم که بماند باید الزاماتش را هم رعایت کنیم. اولین و وسیع ترین امری که در این رابطه قابل توجه است مسئله عدالت است که باید مبنای این صلح قرار بگیرد و قطعاً این صلح وقتی مبنایش عدالت بود عدالت چون یک امر ثابت و استواری است و ماندگاری است در حقیقت هر آنچه که مبتنی بر عدالت بخواهد شکل بگیرد آن هم ماندگار است.

دوم: ضمانت

مسئله دیگر، مسئله ضمانت است. یکی از مواردی که حتی در پیمان های الهی در قرآن هم آمده مسئله ضمانت ها و کفالت هایی که برای ماندگاری از جهت صلح مطرح است.

این ضمانت ها می تواند دو گونه باشد: نرم افزاری باشد یا سخت افزاری.

نرم افزاری این است که به باورها و اعتقادات آنها را ملزم کنند یعنی واقعاً همان طوری که مثلا در محاکم اسلامی، مسئله سوگند به کتاب عزیز قرآن را لحاظ می کنند که براساس آن، شخص دروغ نگوید شهادت دروغ ندهد و اظهارات درست و راستی را داشته باشد این یک کفالتی است و یک ضمانتی است که باعث می شود این پیمان ها و صلح ها به درستی باقی بمانند.

به لحاظ تاریخی اگر بررسی شود در سنت جاهلی، پیمان ها به گونه ای بوده است که همه افراد آن عصر و روزگار خودشان را ملزم می کردند به همین پیمان ها، چون می دانستند هیچ چیزی نمی تواند جوامع را باهم به درستی مرتبط بکند مگر همین پیمان ها و عهدنامه هایی که بین اینها وجود دارد.

این پیمان ها اتفاقاً در جامعه قبل از اسلام به حدّی مطرح بوده است که حتی مسئله به اصطلاح اشهر حُرم که اسلام هم آمد آن را امضاء کرد و این پیمان و عهدی که در قبل از اسلام بود این را محترم شمرد، حتی بسیاری از پیمان هایی که از این دست بودند و جهت انسانی داشتند، اسلام آنها را تأیید کرد و آنها را مورد توجه و تأکید خودش قرار داد و این نشان از این است که اسلام یک نگرش انسانی را تقویت می کند و جهت دینی به آن می دهد.

اما به هر حال سنت ها از این جهت قابل توجه هستند که می تواند نگرشی را داشته باشد و سنت ها این معنا را داشتند.

 

​​​​​​​سخنرانی استاد در ​​​​​​​نشست علمی «الزامات صلح» ـ 19 آبان 1402