جریان جنگ و صلح مثل جریان عدل و ظلم، مثل نور و ظلمت، مثل هدایت و ضلالت از مسائل عالم طبیعت و جهان بشری است. وگرنه در عالم یا عوالم برتر این گونه از مسائل وجود ندارد. بحث جنگ و صلح، بحث عدل و ظلم، بحث نور و ظلمت اینها در عوالم برتر وجود ندارد، زیرا جهت غالب و قاهر عوالم برتر توحید است
از جملات معروف امام(رضوان الله علیه) گفت اگر این 124 هزار پیغمبر باهم بخواهند زندگی کنند هرگز اختصامی و نزاعی بین آنها نیست. آن پیغمبری که رهاوردش این است که ﴿وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ ریحُكُم﴾ دارد می آید این چنین توصیه هایی دارد قطعاً بحث نزاع و جنگ و نظایر آن در قاموس او جایی ندارد.
در قاموس ادیان الهی جنگ و صلح جایی ندارد بلکه آنچه که از ناحیه اله و در ادیان الهی تابیده شده است مسئله توحید است و مظاهر توحیدی و انسان هایی که موحدند و اخلاق توحیدی دارند اصلاً به این گونه از ساحت ها کارشان و زندگی شان و رفت و آمدشان کشیده نمی شود، زیرا آنها در یک نشأه معرفتی و فرهنگی دیگری دارند زیست می کنند.
از این جهت این مسئله قابل توجه است که آنچه در نظام های دینی مطرح می شود فراتر از جریان جنگ و صلح است. البته جنگ و صلح را در نظام های دینی از آن جهت ما مورد توجه می بینیم که می خواهند نزاعات انسانی را برطرف کنند افرادی که در عالم طبیعت زندگی می کنند و برای آنها منافع و حقوقی گاهی اوقات بیش از آن حدی که انتظار دارند می خواهند داشته باشند طبیعی است که مسئله نزاع و کشمکش و نظایر آن اتفاق خواهد افتاد.
در نگاه توحیدی و اخلاق توحیدی، نگاه، نگاه وحدت است و وقتی نگاه وحدت بود یعنی جلوه های وحدت ظاهر می شود و همه و همه به نگرش های وحدانی می اندیشند و منافع خودشان، حقوق خودشان و امثال ذلک اصلاً مطرح نیست. نه اینکه مطرح نباشد یعنی حقی نداشته باشند یا منفعتی نداشته باشند، چرا، همه اینها براساس عدل و احسان زندگی می کنند. اگر واقعاً معیار عدل و احسان باشد هرگز بحث تجاوز به حقوق دیگران مطرح نمی شود تا بحث صلح و نظایر این مطرح بشود.
سخنرانی استاد در نشست علمی «الزامات صلح» ـ 19 آبان 1402